اگر خوش شانس باشید احتمالا مدیری خواهید داشت که به شما تجربه”یک مدیر حمایت گر” را القا کرده است. اما صرف اینکه شما این حس راتجربه کرده و از نزدیک لمس کرده اید باعث نمی شود که شما بتوانید فردی مثل او باشید. بنابراین اوج گیری شما از یک فعالیت انفرادی به مدیریت یک تیم یا گروه علاوه بر تغییر جایگاه سازمانی، نیازمند تغییردر طرز تفکر و تبیین راهبردهای پیشبرنده خواهد بود.
با توجه به تجربیات من (نویسنده: Elizabeth Grace Saunders) در تمامی سطوح مدیریت – از مدیریت سطح پایین تا مدیر کلی در شرکت های بزرگ – بهترین روش هایی که تجربه کرده و آموخته ام را در اختیار شما قرار خواهم داد.
7 راز تبدیل شدن به راهبری فوق العاده خلاق را در این مقاله با شما به اشتراک می گذارم:
1- سمت جدید خود را بپذیرید
تبدیل شدن به یک مدیر، تغییراتی بنیادی در نوع ارتباطتان با اطرافیان ایجاد خواهد کرد.همانگونه که تبدیل شدن شما به پدر یا مادر تغییرات جدی درنوع ارتباطات شما به وجود می آورد. تبدیل شما به یک مدیر شما در جایگاهی قرار خواهد داد که ارتباطات به خاطرصرف شخص شما نیست بلکه به خاطر سمت و نقش جدیدتان خواهد بود.
در این مرحله شما نیازمند تأمل بیشتر در فعالیت های خود، برنامه ریزی و مطالعه نیازها هستید همچنین از این پس شما مستقیما به فعالیت دیگران نیاز خواهید داشت. این به معنای برنامه ریزی برای دیگران، در دسترس بودن برای پاسخ به سوالات و اطمینان ازتخصیص منابع صحیح به فعالیت به منظور کسب موفقیت، می باشد.
دربسیاری از موارد شما نیازندارید که اهداف را توضیح دهید بلکه شما می بایست جزییاتی را توضیح دهید که برای انجام آن کار مطابق خواست شما، نیاز است. عدم ایجاد وضوح در خط مشی برای نیروها، باعث اتلاف زمان ومنابع و در نهایت منجر به شکست کلی به واسطه عدم کسب نتیجه دلخواه شما، خواهد شد.
2- دانش مدیریت زمان
به دست گرفتن مسئولیت دیگران، باعث خواهدشد که مقداری از زمان هفتگی خود را صرف مدیریت آنان کنید. اگر یک تا دونفر به عنوان نیروی زیر دست شما باشند، شما تنها 10 درصد از زمان خود راصرف آنها خواهیدکرد.
که با توجه به این وقت، تیم و متعاقبا توان شما افزایش خواهد یافت.
با تیمی 10 نفره، 50درصد زمان شما صرف مدیریت آنان خواهد شد و در سازمان های بزرگ و سطح بالاتر تقریبا تمام زمان شما به جای انجام شخصی روند خلاقیت، صرف هدایت و راهبری نیروها خواهد شد.
مدیریت دیگران، نه تنها هدر دادن زمان نیست بلکه باعث توان بیشتر برای مجموعه شماخواهد بود. آگاهی شما از این حقیقت و مدیریت آگاهانه شما باعث خواهد شد که نتیجه تجربیات شما بهتر و با خطای کمتر (متعاقباسرخوردگی کمتر) انجام پذیرد. مدیریت آگاهانه یعنی اولویت بخشی به دیدار با نیروها، ارائه جهت و بازخوردها.
آنها به جای تکرر دیدار با مدیریت، نیازمند قرار گرفتن درراه صحیح کار هستند پس، از ملاقات های مکرر جز در موارد اضطراری پرهیز نمایید.
3- ارزیابی مجدد توان اجرایی شما
شما بااستخدام فردی که تصدی سمتی غیر خلاقانه را بپذیرد (مثلا دستیار)، به ظرفیت بالاتری از کار و متعاقبا فرصت بیشتری برای خلاقیت دست می یابید. علت این اتفاق آن است که آنها به صورت مستقیم وظایفی را که پیش از این شما باید به صورت روزانه انجام میدادید را از روی دوش شما برداشته و این زمان مازاد، به زمان فرایند خلاقیت شمااضافه خواهد شد. به یاد داشته باشید زمانی که صرف مدیریت آنها می شود کمتر از زمان افزوده شده به شما است.
اما اگرشما شخصی را به مجموعه اضافه کنید که دقیقا همان کاری را انجام دهد که شما انجاممی دهید، با توجه به میزان زمان مورد نیازبرای مدیریت او، شما زمان کمتری برای فرایند خلاق خواهید داشت. علت این امر آن استکه شما با قدرت اجرایی هم سطح، مدیر اجرایی جدیدی اضافه کرده اید که با این کارعملا اجازه تداخل کاری را فراهم نموده اید.
دستاورد این وضعیت، انجام موازی پروژه ها و تداخل امور خواهد بود بنابراین مجموعه شماپروژه های کمتری (نسبت به انتظار شما) را به اتمام خواهد رساند.
4- محافظت از فضای موردنیاز پروژه
زمانی که سمت مدیریتاجرایی را می پذیرید، باید به صورت بی وقفه پاسخگو باشید.برای این امر شما نیازمند اراده قوی تری برای انجام وظایف شخصی و تعیین حدود آن هستید. این دقیقا به این معناست که در زمان های مشخصی از روز، در اتاق خود را ببندید، برای چند ساعت ایمیل های خودرا قطع کنید و وضعیت خود را در برنامه هایتان به حالت busyتغییر دهید.
به خاطر داشته باشیدکه روش کاری شما به مهمی زمان مورد نیاز هفتگیتان برای تمرکز به منظور پیشبرد پروژه ها – فارغ از بحث های حمایتی از فعالیت دیگران- نیست.
5- مشخص کردن روش های ارتباطی
شما می بایست به عنوان مدیر شرایطی را برای ارتباطات تنظیم کنید که بدانید دقیقا چه مواردی برای شماکاربرد دارد و یا ندارد. من (نویسنده) این دو مورد را بواسطه تجربیاتم در خود یافته ام که مدیر برای مدیریت مشتریان از برنامه ریزی برای جلسات، ایمیل (بدونپیغام دریافت ایمیل جدید) به عنوان کانال اصلی ارتباطات استفاده می کند که این روش به مدیریت زمان و چرخش اطلاعات سرعت بیشتری می بخشد. چت و پیام در مواقع اضطراری می تواند بسیار یاری رسان باشد اما در غیر این صورت جز باعث سردرگمی در اولویت بندی های شما نخواهد بود.
6- حمایت گر باشید اما حدود را مشخص کنید.
از پرسنل خودب پرسید که چه نوع حمایتی را از شما توقع دارند که بتوانند حرکت روبه جلوی موثرتری داشته باشند سپس مطابق با اولویت بندی های کلی به ارائه آنچه که می توانید اقدام کنید. اگر آنها نیاز به بررسی روزانه فعالیت هایشان در جلسات دارند، آن را فراهم کنید اما برایآن محدوده زمانی لحاظ کنید. اگر نیازمند بازخورد خاصی به وسیله ایمیل هستند، با رعایت چهارچوب زمانی پاسخ به ایمیل هایشان را در اولویت قرار دهید. اگر شما توقعات نیروهای خود را فراهم کنید آنها با ظرفیت بیشتری خواسته های شما را برآورده میکنند.
7- پشتیبانی شوید
در تیم های موفق حمایتی وجود دارد که بین اعضا تبادل می شود یعنی شما علاوه بر اینکه حمایتگر هستید، از طرف پرسنل حمایت می شوید. حمایت اشکال متفاوتی دارد ، اگر کسی توانایی انجام کاری را دارد به او اجازه دهید آن کار را انجام دهد. شما در بسیاری ازفعالیت ها می توانید از توانایی های دیگران استفاده کنید:
– حضور در جلسات
– پیگیری پروژه ها
– انجام برخی امور
– تحقیقات
– تماس بامشتریان و پاسخ به امور
– تهیه پیش نویس / اتود های اولیه ایده ها
– برنامه ریزی سفر
– آموزش سایرکارکنان
– تفویض بخشی ازپروژه که نیاز به حضور مستقیم شما ندارد.
در نهایت، شمابا یک استراتژی مناسب می توانید در نقش یک مدیر خلاق باعث رشد خود و اعضای تیم/پرسنل شوید.
—
از شما تقاضا داریم در صورت تمایل به کپی و بازنشر مطلب، حقوق مترجم را با درج نام و وب سایت ما رعایت فرمایید.
این کار به منزله احترام به زحمات اعضای ما خواهد بود.