نسبت طلایی مقیاسی است که هر طراحی می بایستی آن را بشناسد. ما توضیح خواهیم داد که این نسبت چیست و چگونه می توانید از آن استفاده کنید.
نوعی نسبت ریاضیاتی معمول در طبیعت قابل یافت است که می توانید از آن برای خلق ترکیبات بصری خوشایند و طبیعی در کارهای طراحی تان استفاده کنید. ما آن را نسبت طلایی می نامیم، ولی با این حال، از این نسبت تحت عناوینی نظیر میانه ی طلایی، برش طلایی و یا حرف فی یونانی نیز یاد می شود. چنانچه شما یک نقاش، یا طراح صحنه و یا طراح گرافیک باشید، مد نظر قرار دادن نسبت طلایی در هر پروژه ای برایتان ارزشمند خواهد بود.
ما در این مقاله به تشریح چیستی این نسبت و نحوه ی استفاده از آن خواهیم پرداخت و به برخی از منابع بسیار عالی جهت مطالعه و دریافت الهامات بیشتر در این رابطه اشاره خواهیم کرد.
نسبت طلایی چیست؟
نسبت طلایی تا حد زیادی به دنباله ی فیبوناچیمربوط می شود (یعنی همان دنبالهای که ممکن است آن را از درسهای ریاضی دوران مدرسه و یا از رمان «کد داوینچی» دن براون به یاد داشته باشید) و توضیح دهنده ی نوعی رابطه ی تقارنی عالی و کامل در میان دو بخش است.
این نسبت طلایی که مقدارش حدوداً معادل 1 به 1/61 است، با استفاده از یک مستطیل طلایی قابل ترسیم خواهد بود: یک مستطیل بزرگ که از یک مربع (با طول اضلاعی برابر با کوچکترین ضلع مستطیل) و یک مستطیل کوچک اندازه تر تشکیل می یابد.
چنانچه این مربع را از درون مستطیل اولیه حذف کنید، یک مستطیل طلایی کوچکتر برای شما باقی خواهد ماند. شما می توانید همین کار را به مانند توالی اعداد فیبوناچی ولی در جهت معکوس آن بارها و بارها تا حدی نامتناهی تکرار کنید (افزودن یک مربع با طول ضلع برابر با کوچکترین ضلع مستطیل، حذف بخش مربعی و تکرار مجدد این کار در بخش مستطیلی باقیمانده، شما را بیشتر و بیشتر به دستیابی به مستطیل طلایی و نسبت طلایی نزدیک خواهد ساخت)
استفاده از نسبت طلایی
باور بر آن است که نسبت طلایی برای دورانی به مدت حداقل 4000 سال در زمینه ی هنر و طراحی بشر استفاده گردیده است، ولی این زمان می تواند حتی از این مدت نیز بیشتر بوده باشد، زیرا که برخی از افراد مدعی آن هستند که حتی مصریان باستان نیز از همین اصل برای ساخت اهرامشان استفاده کرده بودند.
در زمانهای نزدیک تر به دوران معاصر، شما میتوانید نسبت طلایی را در زمینه ی موسیقی، هنر و طراحی در تمامی مکانهای دور و اطراف خودتان مشاهده کنید. شما نیز می توانید با استفاده از شیوه های مشابه، همین حساسیت های طراحانه را به کارهای خودتان بیافزایید.
معماری یونان
معماری یونان باستان از نسبت طلایی برای تعیین نسبتهای ابعادی خوشایند در میان پهنای یک ساختمان و ارتفاع آن و اندازه ی ایوان یا سرسرا و حتی تعیین موقعیت ستون های نگهدارنده ی سازه استفاده میکرد.
نتیجه ی نهایی استفاده از این شیوه، دستیابی به بنایی است که حسی از تناسب کامل را به بیننده القا می کند. جنبش معماری نئوکلاسیک نیز بعدها مجدداً به استفاده از همین اصول پرداخت.
شام آخر
لئوناردو داوینچی نیز به مانند بسیاری از هنرمندان قرون و اعصار مختلف، برای خلق ترکیب بندی های خوشایند، به طرز گستردهای از نسبت طلایی در کارهایش استفاده کرده است.
در نقاشی شام آخر داوینچی، پیکرهای انسانی در دو-سوم پایینی تصویر (یعنی قطعه ی بزرگتر دو بخش مرتبط با نسبت طلایی) چیدمان گردیده اند، و موقعیت عیسی مسیح به کامل ترین شکلی از طریق چیدمان مستطیل های طلایی در تمام سطح پرده ی نقاشی ترسیم گردیده است.
طبیعت
همچنین، مثال های متعددی نیز از برقراری نسبت طلایی در طبیعت وجود دارند و شما می توانید در تمامی مکان های پیرامون خودتان این نسبت را مشاهده کنید. گلها، صدفهای دریایی، میوه های آناناس و حتی چیدمان شانه های عسل همه و همه نشانگر نسبت مبنایی یکسانی در ترکیببندی و ساختارشان هستند.
بنابراین، استفاده از نسبت طلایی در کار طراحی تان، هم با محیط پیرامونی مان در تناسب است و هم به شکلی بازنمود دهنده ی آن است.
استفاده از نسبت طلایی بسیار ساده تر از آن چیزی است که شاید تصورش را بکنید. چند ترفند سریع و راحت وجود دارند که می توانید از آنها در طرح بندی هاتان استفاده کنید، و یا می توانید قدری بیشتر درباره ی آن تدبیر کنید و این مفهوم را به شکلی کامل تر در کارهاتان بگنجانید.